بررسی محصول آیین طبابت
کتاب آیین طبابت ( اخلاق پزشکی از دیدگاه علامه قطب الدین شیرازی )
مترجمین و برگردانان پارسی : دکتر محمد هاشم هاشم پور ، دکتر سید حمدالله مساوات ، دکتر مجتبی حیدری
قطع : جیبی
صحافی : پوشش سخت
تعداد صفحات : ۵۴ صفحه
کتاب آیین طبابت
( اخلاق پزشکی از دیدگاه علامه قطب الدین شیرازی )
کتاب آیین طبابت ( اخلاق پزشکی از دیدگاه علامه قطب الدین شیرازی ) با برگردان پارسی دکتر محمد هاشم هاشم پور ، دکتر سید حمدالله مساوات و دکتر مجتبی حیدری می باشد.
کتاب « فی بیان الحاجه الی الطب و الاطباء و وصایاهم » از جمله تالیفات علامه قطب الدین محمود بن مسعود مصلح شیرازی در باب مقدمات طب و اخلاق طبابت در سه فصل است که در نوع خود کم نظیر می باشد.
فصل سوم این کتاب در بردارنده چهار وصیت نامه ی اخلاقی – طبی از حکما است که علامه پس از ذکر انها ، وصیت اخلاقی – طبی خود را به رسم گذشتگان بیان می نماید.
کتاب آیین طبابت برگردانی از وصیت نامه ی مذکور است ، که جهت آشنایی اساتید ، دانشجویان و فارغ التحصیلان علوم پزشکی با رویکردها و آموزه های اخلاق حرفه ای اطبای برجسته ی این مرز و بوم نگاشته شده است.
فهرست مطالب کتاب آیین طبابت ( اخلاق پزشکی از دیدگاه علامه قطب الدین شیرازی ) :
- دیباچه استاد ، دکتر محمد مهدی اصفهانی
- دیباچه استاد ، دکتر محمد هادی ایمانیه
- سخن نخست – جامه اش نظیف باشد، سخنش لطیف و دامنش عفیف
- سخن دویم – گر عهده دار مداوای مریضی گشت، پیوسته در کارش باشد، شاه باشد یا گدا
- سخن سیم – مانند کوری گوهر به دست مباش که ارج گوهرش نداند
- سخن چهارم – همانا طبیب ، یکی از چهار ستونی است که شهرها بر آن بنیان شود
- سخن پنجم – طبیبی جسور و جاهل ، برایشان امراضی به ارمغان آرد که طبیعت در مقابلش وا ماند و طبیب چیره دست درمانش نتواند!
- سخن ششم – بر عاقل است که اطبا را بیازماید
- سخن هفتم – در بدایت امر ، نظر جوانان را بیازمای ، سپس به پیران رجوع کن
- سخن هشتم – حیا ، آغاز همه ی نیکی هاست
- سخن نهم – بازگرداندن دیروز ، آسان تر از تغییر نقش حک شده در ذهن عاقل است
- سخن دهم – میوه ی دانش را برداشت نمی کنند مگر جویندگانش
- سخن یازدهم – استدلال نماید به حال قلب و آن چه پنهان است از حرکات نبض و ضربه هایش
- سخن دوازدهم – بر طبیب نابینا اعتماد مکن
- سخن سیزدهم – بدترین امور در طبابت ، قلت تانی است
- سخن چهاردهم – پرهیز ، سر رشته ی همه داروهاست
- سخن پانزدهم – با نیکی ذات خود ، با خطای دیگران روبرو شو
- سخن شانزدهم – چون امر مرض بر تو مشتبه شد ، بیمار را به طبیعتش وا گذار
- سخن هفدهم – طبیبی که به نگه داشت تندرستی خود توجه نکند ، طب نداند
- سخن هژدهم – تجربه و قیاس ، دوشادوش هم ، دارایی اهل صناعت طب باشد
- سخن نوزدهم – چون طبیبی بینی که به درشتی با بیماران برخورد می کند ، در جهلش شک مکن
- سخن بیستم – با طبیب ، همراه شو پیش از آنکه بیمار شوی
- سخن بیست و یکم – بر طبیبی که هماره بیمار است ، اعتماد مکن
- سخن بیست و دویم – طبیب نبایست نسخه ای کند که ناتوان شوند از عمل به آن
- سخن بیست و سیم – پرسش نکند از آنکه قصد طبابت وی را نکرده
- سخن بیست و چهارم – تا راه گریزی وجود دارد ، بر به کار بستن داروهای قوی دست میاز
- سخن بیست و پنجم – با دقت تمام به نبض ، نوع نبض را دریاب
- سخن بیست و ششم – پرسد از پیوستگی خوابش
- سخن بیست و هفتم – درمان کامل نمی شود مگر به ایشان
- سخن بیست و هشتم – به کاهش اصل سرمایه ، سود به تحلیل رود
- سخن بیست و نهم – بسیار است اموری که تدبیر طبیب را بر هم زند
- سخن سی ام – از خطا ، گنجشک هایی خریدند و زبانشان بریدند !
- سخن سی و یکم – اینجا اشتباه در نفس و جان آدمی است
- سخن سی و دویم – طبیب در آن بی تقصیر باشد
- سخن سی و سیم – دست از علاج بردارند ، شفا عاجل تر از گمانشان حاصل آید
- سخن سی و چهارم – از همسر و مادرش گرفته تا خاله و اهل و همسایه اش !
- سخن سی و پنجم – متضرر نمی گردد مگر بیمار نیازمند
- سخن سی و ششم – راضی می شود به میوه ای و خشمگین می شود به واژه ای !
- سخن سی و هفتم – علایم بیماری ، شاهدان محکمه اند
- سخن آخر – پایان وصیت
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.